بسیار مایلند و دوست دارند که به حریم خصوصی شهروندان سرک بکشند. این تفکر، گاه در لابلای مواد، و گاه به صورت طرح های مختلف دیده می شود، تفکری که اساسا با بسیاری از اصول قانون اساسی، و بسیاری از آرمان های انقلاب اسلامی در تضاد است و سازگار نیست.
این افراد این گونه مطالب را گاه
در قالب طرح های مستقل مطرح می کنند مانند طرح صیانت، یا طرح های دیگری می
آید مانند موضوعی در ارتباط با راه و شهرسازی، که می گفتند همه اطلاعات
شهروندان در این باره باید در اختیار وزارت راه و شهرسازی قرار بگیرد. این
گونه توجه به احوال شخصی مردم، تفتیش در حوزه خصوصی آنان است. لذا بسیار
مایلند و دوست دارند که به حریم خصوصی شهروندان سرک بکشند. این تفکر، گاه
در لابلای مواد، و گاه به صورت طرح های مختلف دیده می شود، تفکری که اساسا
با بسیاری از اصول قانون اساسی، و بسیاری از آرمان های انقلاب اسلامی در
تضاد است و سازگار نیست.
اولا این ها خودشان را تافته ای
جدابافته و اصلح می دانند و علاقمندند که هم برای دین و هم برای دنیای مردم
تصمیم بگیرند نمی دانم از کجا آورده اند. قانون اساسی، به اراده و اکثریت
مردم اصالت داده است و به طبقه و حزب خاصی ارجحیت نداده است و آن را در
مسند حاکمیت ننشانده که این گروه و افراد هر چه بگویند همان است.روح قنون
اساسی ما همیشه بر این بوده است که نظر مردم ارجح است و میزان نظر مردم است
،فلذا این نوع تفکر هم با روح قانون اساسی و هم با خیلی از مواد آن به
صراحت در تضاد است.
در
بند ب این ماده آمده است بر حسب داده های آماری استانی روند های سبک زندگی
جامعه و انتشار آنها وزارت فرهنگ و مرکز آمار را مکلف کرده که یک رصدی را
درست کنند و سبک زندگی مردم را آنجا رصد کنند.در این باره چه نظری دارید؟
این موضوع اگر درسطح دستگاه های
اجرایی بود تقریبا قابل قبول بود ولی الان آمده دارندگان کسانی که این
اطلاعات را دارند مطرح کرده است و این یعنی هر پلت فرم و پایگاهی که
اطلاعاتی از زندگی مردم دارد باید اینها را در اختیار قرار دهد.این با
زندگی افراد منافات دارد و آنها خیلی بسته به موضوعات نگاه می کنند ،در
دنیا هم یکی دو تا کشور بیشتر نیستند که دارند اینگونه با مردم شان برخورد
می کنند و فقط خورد و خوراک مردم شان را تامین می کنند اما بقیه حقوق و
امتیازات اولیه شهروندان شان را محدود و معدوم می کنند ولی اینجا نه چین
است و نه کره شمالی، ایران متمدن است و چنین محدودسازیهایی را برنمیتابد.
در
این ماده به منظور تقویت نقش نظارتی وزارت فرهنگ و ارشاد در حوزه فرهنگ،
هنر و رسانه اجازه داده میشود وزارت مذکور در چارچوب آییننامهای که ظرف
مدت سه ماه بعد از ابلاغ این برنامه به تصویب هیئت وزیران خواهد رسید، در
صورت احراز تخلف نسبت به محرومیت، تعلیق یا لغو مجوز متخلفین برخورد کند.
در اصل دستگاه قضایی باید محرومیت
ها را تایید کند و مجرمین و کسانی که مجازات می شوند را از یک سری حقوق
محروم می کند.به عبارتی بخشی از اختیارات این دستگاه را به وزارت فرهنگ و
ارشاد اسلامی می دهند.
در
بحث دیگری برخی از حوزه های فرهنگی مثل صدا و سیما و سازمان تبلیغات و
ارتباطات و دفتر تبلیغات حوزه علمیه قم را مشمول معافیت هایی در حوزه خدمات
عمومی کرده است .
در این بخش هم آموزشگاه ها و سالن
های نمایش و کانون ها را مستثنی کرده است و آنها را جدا می کند و خُب این
باز یک دسته بندی دیگری است و یک نگاه متفاوت بالای سر این حوزه است.بنظر
من نوع نگاهی که آنها به مساجد دارند و برنامه ای که برای آن در بند دیگری
دارند باعث فاصله عموم مردم از مساجد خواهد شد،این روش ها برای جذب مردم به
مساجد درست نیست متاسفانه این روش ها نه تنها منجر به دینداری مردم نمی
شود بلکه منجر به طی مسیرعکس خواهد شد و امیدوارم که مسیر اصلاح شود .نباید
از سر دلسوزی روش هایی را انتخاب کنیم که ناخواسته به ضرر جامعه باشد.
منبع خبر :
https://www.khabaronline.ir/news